مهدی حسنی در 5 فروردین 1372 در شهر تهران و خانواده ای 2 نفر به دنیا آمد، تنها یک سال داشت که پدر خود را از داد. تحصیلات دانشگاهی ندارد اما از سن چهارده سالگی فعالیت اصلی خود را درزمینه ی محصولات سلولوزی آغاز کرد که تا امروز ادامه یافته است. برای فهم جزئیات بیشتر از زبان خود ایشان با « فرمول سبز » همراه باشید.

1. در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید؟ مدیریت کارخانه عطرآگین کمیجان بر عهده دارم.

2. از چه سالی فعالیت خود را درزمینه ی کسب و کار شروع کردید؟ در ابتدا به چه کاری مشغول بودید؟

در سال 37 برادر بزرگتر من پخش برخی محصولات را بر عهده داشت در آن زمان من یازده سال داشتم و از آنجایی که به کسب درآمد علاقه مند بودم محصولات را در خیابان ها می فروختم، گمان میکنم بهترین کلمه برای توصیف اولین کارم دست فروشی ست.

3. فکر میکنید چرا در آن سن کم به فکر داشتن درآمد افتادید؟

شاید اگر در آن زمان بحران مالی نداشتم و پدرم در قید حیات میبودند به فکر انجام کار نمی افتادم، اما گمان میکنم احساس استقلال و کمک به بهبود وضعیت مالی خانواده مهمترین محرک من در این راه بودند.

4. تا چه سالی به خرده فروشی یا به قول خودتان دست فروشی مشغول بودید؟

تا سال 35، در سن سیزده سالگی همراه برادرم وارد مراکز پخش محصولات سلولوزی شدم.

5. چه برندهایی رو پخش میکردید؟

برندهای ایرانی مثل بیتا و برندهای ترکی مثل مای بی‌بی و مولفیکس، مسواک های اورال بی، خمیر دندان کرست

6. در مرکز پخش دقیقا به چه کاری مشغول بودید؟

به حمل و نقل بار و ترانزیت آن کمک میکردم در آنجا برای اولین بار با فروش انبوه مواجه شدم.

7. از چه زمانی وارد تولید محصولات سلولوزی شدید؟

در سال 38 برادرم تولید محصولات بهداشتی را به صورت سفارشی در جاده خاوران برای خانه معلم و چند هتل دیگر شروع کرد، در آن زمان تحت برند خاصی فعالیت نمیکردیم و تنها به تولید محصولات به صورت فله میپرداختیم.

8. آیا برادر شما در راه اندازی برند عطرآگین نیز نقشی داشتند؟

متأسفانه در سال 38 زمانی که تازه وارد تولید شده بودیم و تحت برند خاصی نبودیم سوله ی نگهداری محصولات، شبانه دچار آتش سوزی شد مقدار زیادی خسارت به محصولات و سوله وارد گردید و برادرم نیز در آن حادثه جان باخت، بعد از آن به تنهایی کار را ادامه دادم.

9. بعد از سانحه ی آتش سوزی و از دست دادن قسمت زیادی از سرمایه چه تصمیمی گرفتید؟

حدود هشت ماه تقریبا بیکار بودم و تمایلی به انجام فعالیت کاری نداشتم اما بعد از آن تصمیم گرفتم احساسات منفی را از خود دور کنم و کار را از سر بگیرم بنابراین وارد بازار خرید و فروش اتومبیل های وارداتی شدم و از آنجایی که سن کمی داشتم و تجربه ی کار در صنعت اتومبیل را نداشتم از لحاظ مالی شکست خوردم. بعد از آن در خیابان سراج تهران توانستم دو نمایندگی کرست و اورال بی را از آن خود کنم و به فروش صنایع بهداشتی و سلولوزی بازگردم.

10.  نظر شما در رابطه با تحصیلات آکادمیک چیست؟ آیا میتواند در رسیدن به موفقیت یا عدم آن موثر باشد؟

ببینید نمیشود نقش تحصیلات را در رسیدن به موفقیت و اداره ی بهتر امور نادیده گرفت اما اینکه بزرگترین کارآفرینان ایرانی تحصیل کرده نیستند دلیل مستندی است بر اینکه مسائلی در تشکیل یک کسب‌وکار موثر است که در هیچ دانشگاهی تدریس نمیشود برای مثال داشتن روابط اجتماعی خوب، گرفتن تصمیم مناسب در زمان مناسب و پایبندی به اصول اخلاقی باید با گذشت زمان و کسب تجربه یاد گرفته شود.

11. منابع مالی خود را از کجا تامین میکردید؟

در تمامی مراحل کسب و کار یاد گرفتم گام هایی کوچک بردارم اما حساب خوبی در بازار داشته باشم کارهایی که در ابتدا راه می انداختم به سرمایه ی اندکی نیاز داشت پس از جلب اعتماد مشتری و به دست آوردن بازار کم کم تولید را گسترش می دادم. در حال حاضر کارخانه ی عطرآگین جزء معدود شرکت هایی ست که دارای حساب پشتیبان میباشد؛ یعنی حتی اگر چک برگشتی داشته باشد حساب پشتیبان به علت داشتن سابقه‌ی خوب شرکت آن را پرداخت میکند.

12. چه شد که تصمیم گرفتید خودتان صاحب برندی شوید و از پخش محصولات به تولید آن روی‌آورید؟

تجربه در قسمت پخش و فروش محصول باعث شد از نزدیک با انتظارات و خواسته های مشتریان آشنا شوم و تصمیم بگیرم این تجارب برای تولید محصولات استفاده کنم تا اشتباهاتی را که سایرین در تولید و فروش داشتند را در کار خود نداشته باشم و محصولی تا حد ممکن مطابق با نیاز مشتری وارد بازار کنم.

13. تأسیس کارخانه ی عطرآگین کمیجان در چه زمانی صورت گرفت؟

در سال 33 شرکت عطرآگین کمیجان به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد در ابتدا برای شرکت های ایرانسل، خانه ی معلم، هتل اطلس و شرکت نفت تهران به صورت سفارشی محصول تولید میکردیم و از سال 29 تولید را از حالت سفارشی خارج کرده و به انبوه سازی محصولات پرداختیم

14. در سال 91 از چه استراتژی استفاده کردید که منجر به انبوه سازی تولیدات کارخانه و بیرون آمدن از تولید سفارشی شد؟

مهمترین عامل بالا رفتن فروش کارخانه در آن سال خرید برند پرنگ بود، پرنگ با 95 سال سابقه در سال 29 به علت داشتن مشکلات متعدد اعلام ورشکستگی کرد. با تحقیقاتی که به عمل آوردم تصمیم گرفتم حق امتیاز تولید این برند را خریداری کنم و برند عطرآگین را که هنوز ناشناخته بود در کنار برند پرنگ راحت تر و با جلب اطمینان بیشتر از جانب مشتریان به فروش رسانم. تصمیم خرید برند پرنگ در شرایط بحرانی شرکت هرچند از ریسک بالایی برخوردار بود اما به دلیل اینکه آگاهانه و در نتیجه ی تحقیقات گسترده انجام شده بود، افزایش چشم گیر میزان فروش را در پی داشت.

15. برای خلق کسب و کار چه موانعی بر سر راهتان وجود داشت؟

اولین و بزرگ ترین مانع در راه اندازی کارخانه ی عطرآگین کمبود نقدینگی بود، در سال 29 که ما تولید انبوه را شروع کردیم یکی از ارگان های دولتی قول 759 میلیون تومان وام را به ما داده بود با شرایطی که بعد از چهار سال اصل پول را بدون دریافت سود پس میگرفتند ما با این وعده دستگاه ها را خریداری کردیم اما با بهانه هایی مثل اختلاس بزرگ و کمبود بودجه از پرداخت وام خودداری کردند و کارخانه را در شرایط سختی گذاشتند و این باعث شد از برنامه ریزی زمانی که برای فروش و قیمت گذاری محصول داشتم عقب بمانم.

16. شرکت عطرآگین چگونه توانست بدون حمایت دولتی و گرفتن وام به حیات خود ادامه دهد؟

تنها راهی که میشد تولید را ادامه داد این بود که از سود کم کرد و به استراتژی تمرکز بر قیمت پایین روی آورد تا در بلند مدت که هزینه ی دستگاه ها به دست آمد استراتژی رقابتی را تغییر داد و به سود بیشتر دست یافت.

17. هدف شغلی شما برای سالهای آینده چیست؟

در حال حاضر ما دوازده دستگاه داریم که متأسفانه به علت کمبود نقدینگی تنها یکی از دستگاه ها روشن است، یعنی ما به طور بالقوه توانایی تولید 29 برابر تولید فعلی و به کار گرفتن 059 نفر نیروی کار بیشتر را داریم، مهمترین هدف من برای آینده به فعل درآوردن توانایی واقعی کارخانه ی عطرآگین میباشد.

18. چه پیشنهادی برای سایر افرادی که قصد دارند کسب و کاری راه بیندازند دارید؟

پیشنهاد میکنم در تمامی مراحل کارشان به دنبال کسب اعتبار باشند و برای رسیدن به موفقیت شغلی هیچ گاه اعتبار و صداقت در کار را قربانی سود کوتاه مدت نکنند. اعتبار داشتن در بازار و نزد مشتریان برخلاف تصوری که عامه ی مردم دارند به سابقه ی زیاد نیست! بلکه به خوش قول بودن و برداشتن سنگی است که از به هدف خوردن آن اطمینان دارند.

مصاحبه: هدی حسنی

نویسنده: nabafarini.ir

 منبع: فرمول سبز